بیوگرافی ترلان پروانه
نوشته شده توسط : فرزام

ترلان پروانه، بازيگر نوجواني است كه از وقتي دختر كوچكي بود و در سريال‌هايي مانند «زير تيغ» بازي مي‌كرد، او را مي‌شناختيم. او كه سوم راهنمايي است و اين روزها هم درگير امتحان‌هاست، در سريال «تا ثريا» ساخته سیروس مقدم، نقشي چند سال بزرگتر از سنش را بازي مي‌كند و اين را بايد اولين تجربه بازي او در نقش بزرگسال دانست. با او گفت‌و‌گويي درباره «تا ثريا» و حال و هواي اين روزهايش به عنوان دختري نوجوان داشتيم.

مادر من علاقه زيادي به بازيگري دارد و حتي مدتي قبل از ازدواج در زمان دانشجويي در تئاتر فعاليت‌هاي هنري انجام مي‌داده. او و پدرم بزرگ‌ترين مشوق‌هاي من بودند. به همین دليل وقتي براي اولين بار در 3 ‌سالگي خانمي در فرودگاه من را دید و به مادرم پيشنهاد بازي من را در يك تيزر تبليغاتي داد، مادرم با علاقه قبول کرد. بردن و آوردن و مواظبت از من سر صحنه، به خصوص وقتي خيلي كوچك بودم، براي مادر و پدرم زحمت زیادی داشت، اما آن‌ها به عشق اين‌كه من روزي هنرمند بزرگي شوم، همه اين سختي‌ها را قبول كردند. آن‌ها هميشه با من سر صحنه بودند و حتي وقتي مادر و پدرم نمي‌توانستند بيايند برايم پرستار مي‌گرفتند و او را با من سر صحنه مي‌فرستادند تا تنها نباشم و ساعت‌هاي بين كار با او بازي كنم و كارهاي شخصي‌ام را انجام دهد. براي مادرم مهم بود كه من علاوه بر بازي، بچگي‌ام را از دست ندهم. شايد برايش سخت بود اما هميشه اسباب بازي‌هايم را با خودش سر صحنه مي‌آورد و با من بازي مي‌كرد تا من پشت دوربين خيلي سرگرم بزرگ‌ترها و دنياي آن‌ها نشوم. مادرم من را در كلاس‌هاي مختلف ثبت‌نام كرد و من به جز بازيگري هنرهاي ديگري هم بلد هستم مثلا پيانو مي‌زنم و ورزش‌هاي مختلف انجام مي‌دهم. خانواده‌ام به من ياد دادند فقط به چهره تكيه نكنم و سعي كنم شايستگي‌هاي ديگري هم داشته باشم. من علاوه بر بازيگري از بازيگران بزرگي مثل خانم فاطمه معتمدآريا و آقاي پرويز پرستويي و ديگر بزرگاني كه با آن‌ها همكاري كردم، اخلاق و رفتار كار را هم ياد گرفتم. مادرم به من مي‌گفت به اين بزرگان نگاه كن و از آن‌ها اخلاق و رفتار شايسته يك هنرمند را ياد بگير. من حتي به لباس پوشيدن آن‌ها هم دقت مي‌كردم تا ببينم يك بازيگر حرفه‌اي چطور بايد بپوشد. كتاب هم زياد مي‌خوانم و فيلم هم خيلي مي‌بينم و سعي مي‌كنم از كتاب و فيلم هم ياد بگيرم. اما از همه چيز مهم‌تر برايم درسم است و دلم مي‌خواهد در يكي از رشته‌هاي تجربي ادامه تحصيل بدهم. خدا را شكر با اين‌كه كار مي‌كنم توانستم هميشه نمرات خوب بگيرم و از درس‌هايم عقب نمانم. من براي اين‌كه بازيگر شوم خيلي زحمت كشيدم. من كه يادم نمي‌آيد ولي مامانم تعريف مي‌كند 4-3 سال بيشتر نداشتم كه براي يك تيزر شامپو هر روز ساعت‌ها كار مي‌كردم و گاهي چند ساعت پيشاني‌ام عرق مي‌كرد. خيلي كوچك بودم و اين كارها براي يك بچه در آن سن خيلي سخت است.
معدلم خوب است مدرسه سخت نمی‌گيرد

اين روزها چه كار مي كني؟

به شدت درگير امتحان‌ها و درس‌هايم هستم. سوم راهنمايي همين‌طوري سخت است چه برسد به اين‌كه من به خاطر سريال «تا ثريا» كلي هم عقب ماندم و بايد جبران كنم.

چه شد اين كار را با توجه به اين‌كه از سن واقعي خودت هم بيشتر است، قبول كردي؟

وقتي آقاي مقدم نقش عسل را به من پيشنهاد كرد، گروه كارشان را شروع كرده بودند و فقط اين نقش انتخاب نشده بود. از من خواستند يك روز بروم سر لوكيشن و صحبت كنيم. بعد آقاي مقدم من را براي نقش عسل پسنديد و من هم چون خيلي به كار او اعتقاد دارم و به عنوان كارگرداني حرفه‌اي براي‌شان احترام قائلم، با كمال ميل با اين‌كه نقش از سن واقعي خودم بيشتر بود، پذيرفتم.

اين كار دقيقا هم‌زمان با شروع سال جديد تحصيلي بود. نگران درس و مدرسه‌ات نبودي؟

خب براي من كه از بچگي در اين كار بودم ديگر برايم عادت شده البته مدرسه هم سختگيري‌هاي خاص خودش را دارد اما من چون معدلم خوب است و غيبت‌هايم را جبران مي‌كنم معمولا خيلي سخت نمي‌گيرند و سعي مي‌كنند درك كنند. چون كارم را خيلي دوست دارم زياد نگران غيبت‌هايم در مدرسه نمي‌شوم.

در «تا ثريا» نقشي در گروه سني متفاوت را تجربه كردي، چه حس و حالي داشت؟

تجربه يك نقش متفاوت و جديد را خيلي دوست داشتم و خوشحالم كه اين كار را قبول كردم. نقش عسل يك مقدار از سن واقعي خودم بزرگتر بود اما كار با آقاي مقدم و خانم حاجيان و بقيه گروه را دوست داشتم و سختي آن را زياد احساس نكردم. من نكات زيادي در بازي و رفتار و اخلاق كاري از اين گروه ياد گرفتم.

سيروس مقدم با تو سختگير بود؟

آسان كه نمي‌گرفت اما نمي‌توانم بگويم سختگير بود. فكر مي‌كنم به هر حال دوست داشت و همه سعي‌اش را هم مي‌كرد كه كار را به نحو احسن انجام بدهد. البته سرعت كار طبيعتا بالا بود اما اين باعث نمي‌شد او از پلاني سرسري بگذرد.

تمرين‌هاي‌تان به چه شكل بود؟

تمرين به خصوصي نداشتيم. فقط قبل از هر پلان معمولا با خانم حاجيان يا بازيگران ديگري كه نقش مقابلم بودند و دستيارهاي آقاي مقدم، فيلمنامه را مي‌خوانديم و تمرين مي‌كرديم و بعد شروع به فيلمبرداري مي‌كرديم.



نمی‌شود فقط تابستان‌ها سر کار بروی؟!


تفاوت سبك زندگي‌ات با بچه‌هاي ديگر باعث اذيت تو نمي‌شود؟ در مدرسه مشكلي نداري؟

هميشه سعي مي‌كنم رفتار عادي مثل همه داشته باشم ولي خب بالاخره يكسري بچه‌ها مخصوصا سال پاييني‌ها خيلي علاقه نشان مي‌دهند و دائم مي‌آيند سوال مي‌پرسند و ... اما ناظم‌هاي مدرسه سعي مي‌كنند آن‌ها را كنترل كنند تا نظم مدرسه را به هم نزنند. اما من با همه باادب رفتار مي‌كنم چون بالاخره لطف دارند كه من را دوست دارند و علاقه نشان مي‌دهند. معلم‌ها هم مثل بچه‌هاي ديگر با من رفتار مي‌كنند البته گاهي واقعا كار من را درك نمي‌كنند و مثلا مي‌گويند نمي‌شود فقط تابستان‌ها سر كار بروي؟ يا درس‌هايت را ببر سر كار بخوان. يعني متوجه نمي‌شوند كار ما چطوري است.

وقتي سر كار هستي دلت براي مدرسه تنگ مي‌شود؟

براي درس كه نه خيلي ولي براي دوستانم دلم تنگ مي‌شود.

بيشترين تفريحت چيست؟

من كه اينقدر يا سر كار هستم يا درس دارم كه وقتي براي تفريح ندارم اما كتاب خواندن و فيلم ديدن را خيلي دوست دارم. عاشق فيلم‌هاي ژانر وحشت هستم. يك بار هم فيلمي با نام «عروس غريبه» در اين ژانر بازي كردم كه پخش نشده.

تا به حال به جز «تا ثريا» كار ديگري هم بزرگتر از سن‌ات پيشنهاد شده؟

بله، نقش حضرت آمنه در فيلم «محمد (ص) » آقاي مجيد مجيدي به من پيشنهاد شد كه بزرگتر از سنم بود و اتفاقا از نقش‌هاي اصلي كار هم بود. رفتم تست گريم هم دادم اما آقاي مجيدي گفتند هنوز براي اين نقش كم سن هستي. من 13 سالم است و نقش ايشان 19 ساله بود. اما گفتند احتمالا براي نقش دختر نوجواني در قسمت‌هاي بعدي اين مجموعه از تو استفاده مي‌كنيم. همين كه من را براي اين نقش دعوت كردند و تست گريم دادم، باعث افتخارم است.



در چهار سالگي به دار آويخته شدم


«زير تيغ» هم يكي از سخت‌ترين تجربه‌هاي كاري من بوده و هم يكي از بزرگترين شانس‌هاي زندگي كاري‌ام. يادم هست در دفتر آقاي هنرمند بوديم. در راه پله او را ديده و گفتم شما چقدر شبيه آقاي پرستويي هستيد. از همان جا آقاي هنرمند از برخورد من خوش‌شان آمد و من را براي «زير تيغ» انتخاب كردند. خانواده‌ام هم از اين كه قرار بود من كاري را با پرويز پرستويي، فاطمه معتمدآريا، فريبا جودي‌كار، نگار جواهريان و ... بازي كنم فوق‌العاده خوشحال بودند. فقط آن صحنه‌اي كه اول فيلم پدرم خواب مي‌ديد من به دار آويخته شدم، براي مادرم خيلي سخت بود. يادم هست موقع ضبط آن صحنه هم خيلي اذيت شدم. آقاي پرستويي زير طناب‌دار ايستاده بودند و به محض اين‌كه من را پايين مي‌آوردند بغلم مي‌كرد. خيلي ناراحت بود من كه دختر بچه كوچكي بودم و 5-4 سال بيشتر نداشتم بايد اين صحنه را بازي مي‌كردم. من را با يك تاپ كشي به شاخه درخت وصل كرده بودند و فشار كش‌ها قسمت‌هايي از تنم را كبود كرده بود. مادرم هم وقتي اين صحنه را ديد خيلي ناراحت شد مخصوصا كه ياد عذاب من موقع فيلمبرداري افتاد. اما در كل «زير تيغ» را خيلي دوست داشتم و گروه بسيار خوبي داشت مخصوصا آقاي پرستويي و خانم معتمدآريا خيلي مهربان بودند.



روی سينما نمی‌شود حساب کرد


تصميمت براي آينده چيست؟ مي‌خواهي بازيگر بماني يا شغل ديگري را در نظر داري؟

بازيگري را كه قطعا كنار نمي‌گذارم اما به عنوان رشته اصلي هم ادامه نخواهم داد و كنار درسم آن را دنبال خواهم كرد. يعني نمي‌خواهم رشته تحصيلي‌ام بازيگري يا سينما و هنرهاي نمايشي و اين چيزها باشد.

چرا؟ تو كه مي‌گويي به كارت علاقه داري؟!

چون هنر و به خصوص بازيگري كاري است كه نمي‌توان خيلي روي آن حساب كرد. يعني امن و قابل اعتماد نيست.

چرا اين را مي‌گويي خيلي بازيگرهاي حرفه‌اي داريم كه كارشان همين است و با همين بازيگري زندگي مي‌كنند؟

من چون از بچگي در اين كار بودم و با بازيگران سرشناسي مثل آقاي پرستويي و خانم معتمدآريا و خانم حاجيان و ... كار كردم، درس‌هاي زيادي در اين كار گرفتم و واقعا به اين نتيجه رسيدم كه خيلي نمي‌توان روي اين كار حساب كرد.

از چه نظر نمي توان روي آن حساب كرد؟ امنيت شغلي ندارد؟ امنيت مالي ندارد؟

نه، روي پيشنهادهاي آن نمي‌توان حساب كرد. معلوم نيست چه جور فيلم‌هايي ساخته شود و آيا پيشنهادهاي خوب داشته باشي يا نه. بعد هم اين كار خيلي سخت و بي‌برنامه است. مثلا من همين الان خيلي كلاس‌ها مي‌روم و سعي مي‌كنم هنرهاي ديگري مثل پيانو و ... را ياد بگيرم اما هميشه كارم برنامه كلاس‌هايم را به هم مي‌زند و نمي‌گذارد زندگي منظم و درستي داشته باشم. نمي‌دانم اما شايد همين بي‌نظمي هم يكي از دلايل ترديدم در اين‌كه بازيگري شغل اصلي‌ام در آينده باشد، است.

چه چيزهاي در قبول يك پيشنهاد برايت مهم است؟

كارگردان، بازيگرهاي ديگر و فيلمنامه.



يك بازيگر همه فن حريف


من براي ارتقاي كار بازيگري‌ام خيلي تلاش كردم و انواع هنرها و فن‌ها را فقط به خاطر اينكه بازيگر تواناتري باشم، آموختم. فن بيان، زبان بدن، موسيقي، هنرهاي رزمي، سواركاري و ... را ياد گرفتم تا در حرفه‌ام آماده‌تر باشم. اين در حالي است كه درس و مدرسه ام هم هميشه در كنار كارم بوده. من فقط 3 سال و نيم داشتم كه وارد اين كار شدم. شروع كارم را حتي به ياد نمي‌آورم. مادرم تعريف مي‌كند كه خانمي در فرودگاه ما را ديده و به مادرم پيشنهاد داده من در تيزري تبليغاتي بازي كنم. بعد شماره ما را گرفته و خيلي اصرار و پيگيري كرده تا اين‌كه مادرم راضي شده. مادرم خيلي دوست داشته من بازيگر شوم. پدر و مادرم براي موفقيت من در اين كار خيلي تلاش و از خودگذشتگي كردند و از خيلي چيزها به خاطر موفقيت من گذشتند. هيچ وقت من را سر صحنه تنها نگذاشتند و حتي وقت‌هايي كه خودشان نمي‌توانستند با من باشند، پرستاري را همراهم مي‌فرستادند تا تنها نباشم. الان به خاطر محبت‌هاي‌شان از آن‌ها متشكرم. هر چند يك بازيگر كودك سختي‌هاي زيادي را تحمل مي‌كند و اصولا كار كردن مثل آدم بزرگ‌ها براي بچه‌ها سخت است اما چون كارم را دوست دارم فكر مي‌كنم ارزشش را داشته. خدا را شكر نتيجه زحمت‌هايم را هم گرفتم. همين امسال در جشنواره كودك و نوجوان اصفهان براي ايفاي نقش اصلي فيلم «پيشوني سفيد» تنديس بهترين بازيگر دختر را دريافت كردم.




:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی ترلان پروانه , ,
:: برچسب‌ها: ترلان پروانه , بیوگرافی ترلان پروانه , عکس های ترلان پروانه , تصاویر خفن , +18 , 18+ , عکس های زیبا از ترلان پروانه , تصاویری از ترلان پروانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 321
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 شهريور 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: